میانمار درآتش است
?بسوزان خانه ام #هندو که هم کیشان من #خواب اند
گروهی غرق #عیاشی گروهی سر به #محراب اند
گروهی طالب جنگ اند به ننگرهار و در غزنی
گروهی بمب بر پهلو به دانشگاه پنجاب اند
#خلافت می کنند جمعی به #دیرالزور و در رقه
کنیزان در بغل دارند ز فتح شام شاداب اند
هزاران جبهه بگشوده #مسلمان سوی همدیگر
کجا را وقت می ماند که #روهینگا دریابند
فرو کن دشنه در قلبم? مکن پروا ز هم کیشم
لَهُمْ شَأْنٌ و یُغْنِیهِم که دائم در تب و تاب اند
مکن اندیشه از #قانون که اینجا مشرق دور است
مسلمانی ز #شرق دور صدایش در نمی یابند
اگر جاری شود خونی ز بینیِ #اروپائی
بسی با گریه می آیند و پشت دست می خایند
بزن آتش به اموالم ?ببر عفت ز ناموسم?
منم گوسفند قربانی و دنیا جمله #قصاب اند?
آخرین نظرات