(((تربيت غرب انسان را از انسانيت خود خلع کرده است)))

مشکل بزرگ مسلمين اين است که قرآن کريم را کنار گذاشته اند وتحت لواى ديگران در آمده اند.

دراسلام معياررضايت خداست ونه شخصيتها, ما شخصيتها را با حق مى سنجيم,نه حق را باشخصيتها, معيار حق و حقيقت است.

دولت ها اقليتى هستند که بايد براى خدمت اين ملت باشند واينها بايد بدانند که دولت خدمتگزار ملت بايد باشد نه حاکم بر ملت

آگاهى مردم ومشارکت ونظارت همگامى آنها با حکومت منتخب خودشان بزرگترين ضمانت حفظ امنيت درجامعه خواهد بود

آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پيدا کرد آن روز است که بايد ما فاتحه دولت و ملت را بخوانيم.

آزادى به شکل غربى آن که موجب تباهى جوانان و دختران و پسران مى شود ازنظر عقل و اسلام محکوم است 

گويافقط قصدکمک به ملت ايران راداشتندونمى خواستند مستقيما اين کار را انجام بدهندتاخجالت نکشيم.

باتوجه به حسن پيشينه غربى هادرعمل به وعده هاى خودوادب واحترامى که به ايرانى جماعت دارند,ازهمان ابتداى مذاکرات پيشبينى مي شدکه بسيارخيرخواه ملت هستندوبهترين راه حل را به دست مى آوريم. 

مشکل تحريمها را حل کردن والان ما در رفاه کامل به سرمى بريم.تفاهم برد بردما باپلمپ اردوگاه هاى هسته اى محقق شد.

فقط مانده بود سوخت هسته اى که مانند سيب زمينى پياز روى دستمان باد کرده بودکه خوشبختانه غربى ها اين مشکل رابرايمان حل کردن تا مجبور به چال کردن نشويم

حاصل زحمات ده ساله دانشمندان هسته اى خون احمدى روشن ها وتمام شهداى هسته اى يازده تن اورانيوم بود که به روسيه منتقل شد.

خدارو شکر به همت دوستان ديپلمات داخلى وغربى هاى دلسوزبه نوعى خلع يدوخلع قدرت شديم.تفاهم بردبرد اين است

شهداشرمندهايم را اينجا بايد گفت که احمدى روشن ودوستانشان با جانشان مذاکره کردند تا ما به اصطلاح به برد برد برسيم. 

ماهمه گوش به فرمان رهبريم حرف ايشان حجت است لبيک يا خامنه اى